Friday 27 August 2010

قرص گچ(کلسیم) و انفارکتوس قلبی

فرص کلسیم ریسک انفارکتوس قلبی را بالا می برد. و این ریسک در پیش خانمهایی که علاوه بر تغذیه مناسب، کلسیم کمکی می خورند بیشتر است. اخیرا پژوهشی نشان داده است که مصرف کلسیم بدون ویتامین د سی درصد انفارکتوس قلبی را افزایش ی دهد. استفاده از قرص کلسیم کمکی حتما باید برهان و اندیکاسیون محکم داشته باشد. برهان و دلیل محکم برای مصرف کلسیم همراه با ویتامین د ، بیماری پوکی استخوان است. در این پژوهش جمعا بیست هزار نفر شرکت کردند . این جستجو همچنین نشان ضعیفی از بالا زفتن سکته مغزی داشت.

Thursday 19 August 2010

وحشت کشور جهانخوار

امریکا به وحشت افتاده است. وحشت جنگ داخلی در پاکستان. با سیل سترگ و خانمان برانداز در پاکستان گفته می شود که چهار میلیون نفر بی خانمان شدند و در آستانه نابودی قرار دارند. خطر جنگ داخلی پاکستان را تهدید می کند. طالبان مرتجع طالب قدرت است و امریکا بدش نمی آید که او را به قدرت برساند و بدینوسیله بین کشور های که در خط طالبان نیستند ، در خاورمیانه دشمنی ایجاد کند. عربستان تازی و مرتجع هم این را می خواهد و هم یک کشور همسو و زنان لچک بسر. ولی این طالبان آنقدر در جهان بی آبرو است که امریکا در خفا هم حاضر نیست خودش را با او تعریف کند. ولی اگر طالبان پاکستان و افغانستان از درجه واپسگرایی خود کمی کاهش دهند فرمانبر های خوبی برای جهانخوار هستند. وحشت بعدی امریکا افتادن بمب اتم پاکستان بدست افراد ناباب و ضد امریکا است. وحشت دیگر امریکا این است یک رژیم و دولت ضد باختری روی کار بیاید. به همین خا طر کمکهای چند صد میلیونی جهانخوار و کشور های باختری به پاکستان دو هدف را دنبال می کند. یکی پرستیژ انساندوستی است و دیگری جلو گیری از فرو پاشی پاکستان

Tuesday 10 August 2010

زن سالاری شکل می گیرد

.
از هنگامی که زنان به خاطر مواظبت و وابستگی به فرزند و نیروی فیزیکی کمتر از جنس نر، کار بیرون و شکار را به مرد سپرد ند هزارا ن سا ل میگذرد. کم کم قدرت و اقتصاد طبفاتی شد و زنان به انقیاد کشیده شد ند. زن کم کم نقش برده را به عهده گرفت.کشیش و مذهب زن را به تسلیم فرا خواندند. مرد از زن بهره کشی کرد. جامه زن را سرکوب کرد. این شرایط ادامه داشت و دوران های برده داری ، فئودالی و بورژوازی طی شد. اکنون سرمایه داری عصر اینترنت در بحرانی ژرف فرو رفته است و گیج و ماتم زده بدنبال ایسمی تاره است تا بلکم بتواند مشکلات خود را در این چهارچوب بتواند حل کند. و در پی پارادایم تازه است.
در این برهه از زمان زنان نیز کم کم ازادی خود را بدست میگیرد . اما این آزادی در جا های مختلف زمین توفیر بسیار دارد. بطور مثال نرد عشق باختن یک زن بغیر از شوی در شمال زمین مهر ومحیت و دوستی و خاطر خواهی نام دارد و در جای دیگر زمین این کار زنا محسنه نامیده میشود و سنگسار بدنبال دارد. و منظور من بررسی موقیت زنان درخطه شمال زمین است. در خطه شمال بویژه اسکاندیناوی بنظر می رسد جایگاه تاریخی زن و مرد عوض میشود. تعداد مردانی که مرخصی زایمان میگیرند بیشتر و بیشتر می شود. همین امروز همکار مرد اینجانب شش هفته مزخصی زایمان گرفت. همسر ایشان تازه زایمان داشته. هر سال به تعداد مردان روسپی افزده می شود و زنان تن این مردان را برای ساعاتی می خرند. تعداد زنان تحصیل کرده بیشتر و بیشتر میشود. در کپنهاک به تعداد مکان های استریپتیز مردان افروده میشود و زنان برای رسیدن به مکانها دست و پا می شکنند. به تعداد زنان پول دار افزوده می شود. زنان در زمینه سیاست فعال تر شدند. آیینده نشان خواهد داد که آیا زنان خواهان آن هستند جایگاه خود را با مردان عوض کنند و مسیر تاریخ را عوض کنند؟