Tuesday 10 August 2010

زن سالاری شکل می گیرد

.
از هنگامی که زنان به خاطر مواظبت و وابستگی به فرزند و نیروی فیزیکی کمتر از جنس نر، کار بیرون و شکار را به مرد سپرد ند هزارا ن سا ل میگذرد. کم کم قدرت و اقتصاد طبفاتی شد و زنان به انقیاد کشیده شد ند. زن کم کم نقش برده را به عهده گرفت.کشیش و مذهب زن را به تسلیم فرا خواندند. مرد از زن بهره کشی کرد. جامه زن را سرکوب کرد. این شرایط ادامه داشت و دوران های برده داری ، فئودالی و بورژوازی طی شد. اکنون سرمایه داری عصر اینترنت در بحرانی ژرف فرو رفته است و گیج و ماتم زده بدنبال ایسمی تاره است تا بلکم بتواند مشکلات خود را در این چهارچوب بتواند حل کند. و در پی پارادایم تازه است.
در این برهه از زمان زنان نیز کم کم ازادی خود را بدست میگیرد . اما این آزادی در جا های مختلف زمین توفیر بسیار دارد. بطور مثال نرد عشق باختن یک زن بغیر از شوی در شمال زمین مهر ومحیت و دوستی و خاطر خواهی نام دارد و در جای دیگر زمین این کار زنا محسنه نامیده میشود و سنگسار بدنبال دارد. و منظور من بررسی موقیت زنان درخطه شمال زمین است. در خطه شمال بویژه اسکاندیناوی بنظر می رسد جایگاه تاریخی زن و مرد عوض میشود. تعداد مردانی که مرخصی زایمان میگیرند بیشتر و بیشتر می شود. همین امروز همکار مرد اینجانب شش هفته مزخصی زایمان گرفت. همسر ایشان تازه زایمان داشته. هر سال به تعداد مردان روسپی افزده می شود و زنان تن این مردان را برای ساعاتی می خرند. تعداد زنان تحصیل کرده بیشتر و بیشتر میشود. در کپنهاک به تعداد مکان های استریپتیز مردان افروده میشود و زنان برای رسیدن به مکانها دست و پا می شکنند. به تعداد زنان پول دار افزوده می شود. زنان در زمینه سیاست فعال تر شدند. آیینده نشان خواهد داد که آیا زنان خواهان آن هستند جایگاه خود را با مردان عوض کنند و مسیر تاریخ را عوض کنند؟

No comments: