Friday 27 November 2020

 

شب چله یا یلدا

یکی بود یکی نبود غیر از خدا هیچکس نبود.

در روزگاران بسیار دور ظلمت و تاریکی همه جا را پوشانده بود. نه زمان پیدا بود نه مکان آشکار . تاریکی همه زیبایی ها را گرفته بود

سر زمینی بود که فراوان برکه و مرغزار داشت. نسیم این سرزمین بوی بهشت را معطر می کرد و چهره آن روی فلک را منور می گردانید.

در شبی که  از قیر  سیاه تر و از کهکشان طولانی تر بود ناگهان نوری درخشید و سیاهی  شب به روشنایی روز مرداد ماه مبدل شد . دختری ظاهر شد زیبا اندام چنانکه آفتاب رخسارش آتش در سایه ی چاه می زد و سایه ی زلفش دود از خرمن ماه بر می آورد

نام آن دختر یلدا و نام آن نور ظلمت ستیز  خورشید شد.

از آن پس به پاس میلاد خورشید این شاه سیارگان،  ایرانیان پاک نژاد در  این شب  شعر می خوانند، افسانه می گویند و به می گساری می پردازند. این  شب را خجسته و گرامی می دارند. 

و به حق شاعر طبیعت  و والا مقام منوچهری دامغانی چه بجا و خوش گفته است:

بلبل نگوید این زمان، لحن و سرود تازیان ...........



و

Friday 20 November 2020

 آیا آرامگاه فردوسی تبدیل به گورستان می شود؟

 

چند سال پیش  شاعر گرانبها و میهن پرست آقای اخوان را در  محوطه آرامگاه فردوسی پاکزاد به خاک سپردند. امسال هم استاد آواز ایران، آرام بخش دل های زخمی و خسته و شادی بخش خانه های ایرانیان را در آنجا به خاک سپردند. هر دو ایشان جایگاه ویژه ای در دل ایرانی ها  دارند. هر دو در ادبیات و فرهنگ ایران هم جایگاه بلند و رفیع دارند. کیست که با شنیدن آهنگ قاصدک با صدای رویايی و معجزه گر استاد شجریان و شعر قاصدک بی اختیار عروج نکند و به سرزمین خدایان پا نگذارد.

آیا این فرهنگ خواهد شد؟ آیا فردا کسان دیگر را در آنجا به گور خواهند سپرد؟ و اگر این یک فرهنگ شود، آیا آرامگاه فردوسی به گورستان تبدیل نخواهد شد؟ اگر همین جا این شروع قطع می شد دردی نبود ولی اگر ادامه پیدا کند؟ این بدعت شایسته نیست که آرامگاه ستاره های درخشان آسمان ادب و دانش ایران تبدیل به گورستان شود.