Monday 1 March 2010

گذرگاه

تاریخ ایران را که نگاه کنی، بویژه بعد از حمله تازیان، حکومت خاندان ها بوده است. خاندان ها آمدند و رفتند. گویا قبایل یا طایفه ها در ایران ، این سرزمین جاوید حکومت می کردند. این یک پدیده ثابت شده است که این حکومت ها بیشتر از صد تا صد وپنجاه سال عمر نداشتند و سرنگون می شدند. اینجوری بنطر می رسد که ایران دوباره در گذرگاه تاریخ قرار گرفته است. این را عاقلان دانند.
شهریاران بود و خاک این مهربانان این دیار
مهربانی کی سر آمد و شهریاران را چه شد.
اگر ما برویم بر بالای سکویی و ایران امروز را از این منظر تماشا کنیم این صحنه این را می بینیم:
لعلی از کان مروت بر نیامد سالهاست
تابش خورشید و سعی باد و باران را چه شد.
در این گذر گاه مردم به میدان آمده اند و شعار می دهد و شعار های گوناگون. شعار مرگ ........هم رواج دارد. و این شعار گویی جز فرهنگ مردم ایران شده است. شعار مرگ بر امریکا که ریشه تاریخی دارد و تا آنجایی که من می دانم بعد از کودتا ضد ایرنی بیست و هشت مرداد آمریکا بود که به گفته سیا ، کم خرج ترین کودتای این سازمان جاسوسی بوده است. و اما چرا شعار مرگ بر چین و روسیه که امروزه گاها در ایران شنیده می شود. گروهی که این این شعار ها ی آخری را میدهند فقط نهر جوی را می بینند و چشمه را نمی بینند.
ترسم به کعبه نرسی ای اعرابی
این ره که می روی به ترکستان است.
ویا
گنه کرد در بلخ آهنگری
به شوشتر زدند گردن مسگری

اینان به این خاطر این شعار ها را میدهند که این روسبه و چین هستند دولت ایران و یا حکومت ایران را حمایت می کنند. ولی این دیدگاه درست نیست. دلخواه این افراد این است این کشور ها هم ایران را تحریم کنند. ولی این سادگی است. دولتمردان کشور های دیگر عاشق چشم و ابروی مردم ما و یا حکومت ایران نیستند و تنها به دنبال منافع کشور خود. بطور نمونه امریکا از رژیم طالبان گونه سعودی ها حمایت می کند چون این رژیم ارتجاعی با سیاستهای امریکا همسو است. ما حتی می بینیم که دوستان نزدیک امیریکا ، یعنی فرانسه و آلمان هنوز با ایران قرارداد های کلان دارند. حتی میشود این را احساس و یا بر داشت کرد که این افراد پرو-امریکا هستند.
در برخورد با مسائل یک کشور بهتر است با خود بگوییم که ما با پدیده ها برخورد سیاسی می کنیم یا نگاه روشنفکری داریم.
طرز تفکر یک سیاستمدار با روشنفکر توفیردارد و باید متفاوت باشد
فاش می گویم و از گفته خود دلشادم
بنده ی عشقم و از هر دو جهان آزادم

No comments: