Wednesday 12 March 2008

بهار



دگر بار بهار آمد
بهار با گل و چمن آمد
تاریکی و سردی و سرما برفت
روز روشن با سروناز آمد
در حیاط درخت اقاقی پیر
گل داد و به سلام آمد
دوران ابر و مه سپری شد
ماه به سلام خورشید آمد
شب بود و شمع و گل و پروانه
بلبل نیز به جمع مستان آمد
چون کمند خیال رها شد
آن توسن صد آرزو آمد
کژدم غربت کوچ کرد
چونکه خسرو دوران آمد
راز خود به کس نگفتم
تا که آن محرم اسرار آمد
مستم و نشناسم سر ز پا
©چونکه آن ساقی سیمین بر آمد

اردیبهشت هشتادو چهار مجید شهریاری

2 comments:

Anonymous said...

زکوی یار می آید نسیم باد نوروزی
از این باد ار مدد خواهی چراغ دل بر افروزی
نوروزتان خجسته
مریم

Dr. Majid Shahriari said...

مرسی عزیزم