Tuesday 12 June 2007

واژنامه عبید

واژه نامه عبید

در پایان کلیات عبید زاکانی واژه نامه ای نوشته شده است
چند تایی از آنها در زیر می آید و از بقیه فاکتور گرفته می شود



الدنیا: آنچه هیچ آفریدۀ در وی نیاساید.
الدانشمند: آنکه عقل معاش ندارد
الخواب: عیش بینوایان
الچشم: دروازه دل
النمکین:....ن دولتمردان
الزمستان: آب بینی
التابستان: خایۀ دراز
الفرشته: چغل مخفی
الطبیب: پیک اجل
البکارت: اسم بی مسما
الخاتون: آنکه معشوق بسیار دارد
الکدبانو: آنکه اندک دارد.
الدرد سر: سلام دايم
النادر: زن معقول گو
الامید: کشکول فقرا
الحاتم: ااااا
الشیخ:اااااا
البریدنی:ااااااا
الرشوه: کارساز بیچارگان

No comments: